«آنا فاکس» تنها زندگی میکند؛ در انزوای خانهاش در نیویورک اسیر شده و نمیتواند بیرون برود. روزهایش را به میخوارگی و تماشای فیلمهای قدیمی و مرور خاطرات میگذراند، و زاغ سیاه همسایهها را چوب میزند. تا اینکه یک روز، چیزی میبیند که نباید.
نخستین اثر نویسنده که یادآور داستانهای جذاب جیلیان فلین و تارا فرنچ است، به سیوشش زبان در سراسر جهان ترجمه شده و با فاصلهی کمی پس از نشر، فاکس قرن بیستم تصمیم گرفت آن را به اثری سینمایی تبدیل کند؛ یک تریلر پر افتوخیز به سبک هیچکاک دربارهی زنی گوشهنشین که فکر میکند شاهد وقوع جنایتی در خانهی همسایه بوده است.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.